?. بنزین در (حداقل) ده سال اخیر یکی از بحرانهای اساسی پیش روی دولتها بوده است. مصرف میلیونها لیتر بنزین در هرروز باعث شده است که بنزین به عنوان یک کالای اساسی در سبد مصرفی هر خانواده جای داشته باشد. هربار افزایش قیمت بنزین، شوک تازهای به بازار وارد میکند.
?. از اشکالات ما این است که فرهنگ مصرفمان به سهولت تغییر نمیکند. عادت کردهایم که در هرکاری افراط و تفریط داشتهباشیم. پس از سالها استفاده از خودرو هنوز هم الگوی مناسبی برای استفاده از آن در کشورمان شکل نگرفته است.
?. قاچاق بنزین به کشورهای همسایه، در سالهای اخیر باعث شده است که سوبسیدی که دولت برای سوخت هزینه کرده است به سهولت از مرزهای کشور خارج شود و یا به جیب افراد سودجو واریز شود.
?. واردات بیش از اندازهی بنزین به کشور و نیاز کاذبی که برای بنزین در کشور وجود دارد، بنزین به پاشنهی آشیل دولت تبدیل کرده است. به طوری که تحریم سوخت (و به خصوص بنزین) میتواند کشور ما را دچار بحران شدید کند.
?. یکی از پیشنیازها پیوستن به سازمان تجارت جهانی، حذف یارانهها (و یا حداقل هدفدار بودن آن) است. ایران نیز که از سالهای گذشته به فکر پیوستن به این سازمان بوده است، باید در این جهت گام بردارد. پیوستن نهایی به WTO مستلزم انجام این مرحله است. اکنون ایران در مرحلهی نظارت به سر میبرد.
?. اشکالی که اقتصاددانان به یارانهها مطرح میکنند آن است که یارانهها باعث میشوند که امری که مطلوبیت واقعی ندارد در سبد مصرفی افراد وارد شود. یا به عبارت سادهتر افرادی که نیازی به آن محصول ندارند از آن بهرهمند شوند. از اینرو میگویند که نباید اقتصاد را بر پایهی یارانه بنا کرد.
?. یارانهی بنزین باعث شده است تا تناسب میان مطلوبیت و هزینه به هم بریزد. چرا که امروزه در صورت داشتن اتومبیل شخصی (که بالاترین مطلوبیت را دارد) کمترین هزینه را برای استفاده باید پرداخت. ولی استفاده از تاکسی که مطلوبیت کمتری دارد هزینهبیشتری را در بر دارد. این امر نظام عرضه و تقاضا و جدول مطلوبیتها را دچار تشویش میکند.
?. هدفدار نبودن یارانهی بنزین اشکال دیگری است که به آن وارد است. چرا که هدف از یارانه کمک به قشر محروم است. در صورتی که در حال حاضر آنها کمترین بهره را از مصرف بنزین در جامعه دارند.
?. علم به محدود بودن سوختهای فسیلی مستلزم آن است که دست به محدود کردن استفاده از بنزین بزنیم.
و دهها اشکال دیگر که بر وضعیت بنزین در کشور ما وارد بوده است!
به نظرم یکی از مهمترین تصمیمات اقتصادی دولت همین سهمیهبندی بوده است. که آثار مفید آن برای نسلهای آینده نیز خود را نشان خواهد داد.
البته اشکالات وارده بر نحوهی اجرای این طرح باعث نمیشود که هیچ عاقلی اصل طرح را رد کند. این دولت دولتی است مصمم که برای اجرای حق منتظر کارهای کارشناسانه از نوع ریشهای!! (که ریشهها را از تن جدا کند!) نمیماند. شنیدهام که طرح سهمیهبندی بنزین از زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی مطرح بوده است. اما هیچ دولتی حاضر به انجام این کار نبوده است؛ و ترس از کاهش محبوبیتشان نزد مردم علت عمده بوده است.
اما دولت نهم چنین کرد، چرا که این دولت اعتقاد راسخ دارد که:
خداوند ما را برای اقدام آفریده است.
------------------------------------------------------
* عنوان مطلب را از یکی از سخنرانیهای سردار قاسمی برگرفتهام.
با اعتقاد برای دکتر عماد افروغ:
1
گلسنگ ز سنگ خاره بر میآید
با ظلمت شب ستاره بر میآید
بر جور سیاه جاهلان صبر خوش است
از صبر هزار چاره بر میآید
2
این میداند، بر آن فسون میخواند
آن نادان است، کلّه میجنباند
حرف از تمثیلِ دو لب قیچی نیست
"جور" است که اسب "جهل" را میراند
3
(برای نشستگان بر کرسی بطر):
از دولت مردم مهذّب گفتی
از جادوی نسخه مجرّب گفتی
ای دوست! که میبینم امروزت را
این بود عدالتی که دیشب گفتی؟
4
من میگویم شرارهها میمانند
شب میمیرد، ستارهها میمانند
اما، اما، اگر تو عزلت گیری
بر جای تو هیچکارهها میمانند
5
گر روزیِ مرد از قضا غم بشود
حاشا که سرش پیش کسان خم بشود
این چار کلام شعر تقدیم شما
یک ذره ز رنجتان مگر کم بشود.